سیامک اطلسی شاپور بختیار سریال “معمای شاه”
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۳۲۶۲۲
سیامک اطلسی شاپور بختیار سریال “معمای شاه” است؛ آخرین نخست وزیر عصر پهلوی که دوران کوتاه ۳۷ روزه زمامداری اش آبستن حوادث زیادی بود و منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی شد. اطلسی در معمای شاه برای دومین مرتبه نقش آخرین نخست وزیر ایران در رژیم شاهنشاهی را بازی کرده است.
او قبلا در سریال “پدرخوانده” هم ایفاگر نقش بختیار بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او از محمدرضا ورزی، کارگردان معمای شاه به عنوان فردی مسلط به تاریخ یاد میکند که بر همه امور نظارت داشته تا همهچیز واقعی باشد. به باور اطلسی، نسل جوان باید از طریق آثار نمایشی با تاریخ معاصر و به خصوص سالهای پیش از انقلاب و زمامداران این مقطع زمانی آشنا شود. این بازیگر پیشکسوت علاوه بر معمای شاه، بازی در سریال های دیگری از جمله پدرسالار، عقیق، هشت بهشت، مختارنامه، شیخ بهایی، پهلوانان نمیمیرند و از یاد رفتهها را در کارنامه هنری خود دارد.
این شبها سریال معمای شاه از شبکه آیفیلم برای مخاطبان کشورهای همسایه نمایش داده میشود. او درباره حضورش در این سریال، بازی در نقش شاپور بختیار و نقش سریالهای تاریخی در آشنایی نسل جدید، صحبت کرد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* تا جایی که میدانم شما قبل از معمای شاه در سریال دیگری از محمدرضا ورزی نقش شاپور بختیار را بازی کرده بودید. درست است؟
بله، در سریال پدرخوانده هم نقش بختیار را داشتم.
* و ورزی دوباره همین نقش را در معمای شاه به شما سپرد. برای خودتان عجیب نبود؟
نه چندان. شاید شباهت چهرهام به بختیار و تجربه خوب گذشته باعث شد تا دوباره نقش بختیار را به من پیشنهاد بدهند.
*به عنوان یک بازیگر، نگران تکرار خود در قالب یک نقش مشخص نبودید؟
به هر حال، مخاطبان شما قبلاً در نقش بختیار دیده بودند. در سریال پدرخوانده به شکل گذرا به شاپور بختیار پرداخته شده و نقش من کوتاه بود اما در معمای شاه موضوع فرق میکرد. نقش بختیار در معمای شاه بسیار متفاوت و پررنگ بود. به دوره ۳۷ روزه نخست وزیری او در معمای شاه به طور کامل پرداخته شده بود.
از سوی دیگر، تجربه خیلی خوبی از همکاری با آقای ورزی در پدرخوانده داشتم و می دانستم ایشان به کارش مسلط است. به همین خاطر، تصمیم گرفتم دوباره نقش بختیار را بازی کنم. از سوی دیگر، نقش بختیار خیلی جای کار داشت و با توجه به تجربه قبلیام، احساس میکردم میتوانم این نقش را به نحو بهتری اجرا کنم.
* شما به لحاظ سنی دوران پیروزی انقلاب و از جمله نخست وزیری بختیار را از نزدیک دیده و درک کرده اید. خودتان چقدر شناخت از شاپور بختیار داشتید؟
من در آن دوران جوان بودم و از نزدیک وقایع انقلاب را میدیدم. دوران نخست وزیری بختیار و تظاهرات مردم را هم به خاطر میآورم. با این حال، وقتی قرار شد نقش بختیار را در معمای شاه بازی کنم به منابع مکتوب و فیلمهایی که از این شخصیت و درباره او وجود دارد مراجعه کردم تا شناخت بیشتری به دست بیاورم. آقای ورزی هم راهنمایی میکردند که چه کتابهایی را بخوانم.
* به نظرتان شاپور بختیاری که در سریال معمای شاه میبینیم چقدر به خود واقعی او و واقعیات تاریخی نزدیک است؟
سریال معمای شاه بر اساس واقعیات مبرهن تاریخی ساخته شده است. شخصیتهای تاریخی که در این سریال میبینیم هم واقعیاند. قبل از ساخت این سریال، تحقیقات زیادی بر روی وقایع و شخصیتها انجام شده بود. آقای ورزی هم تمام تلاش خود را به کار گرفته بودند تا همه شخصیت ها و از جمله بختیار واقعی باشند.
به هر حال، هنوز افراد زیادی در جامعهاند که شاپور بختیار و دوران نخست وزیری او را به یاد داشته باشند. به عنوان یک بازیگر با توجه به مشاهدات خودم از دوران نخست وزیری بختیار و آنچه در فیلمنامه آمده بود سعی کردم یک شاهپور بختیار واقعی را به نمایش بگذارم. شباهت چهرهام به بختیار هم یک امتیاز مثبت در این مسیر بود.
اصولاً مسئله مهم در ساخت چنین آثاری وفادار بودن به تاریخ است. این مهم اگر درباره یک سریال مربوط به دوران معاصر باشد حساسیت و اهمیتش بیشتر هم میشود، چرا که بخشی از مخاطبان، آن دوران را درک کرده و به خوبی به یاد میآورند. مخاطب اگر کوچکترین بی صداقتی و تحریفی در سریال های تاریخی ببیند، پس میزند و دیگر کار را دنبال نمیکند. ضمن اینکه سریال تاریخی به لحاظ ساختاری و نوع بازی هنرپیشه ها هم باید استانداردهای لازم را داشته باشد تا بتواند با بینندگان خود ارتباط گرفته و ماندگار شود.
* ساخت سریالهایی مثل معمای شاه را در شرایط امروز چقدر مهم و لازم ارزیابی میکنید؟
نسلهایی که دوران پیش از انقلاب را ندیده اند حق دارند بدانند که در آن مقطع چه گذشته است و چه کسانی کشور را اداره میکردهاند. در چنین شرایطی، ساخت سریال هایی مثل معمای شاه که تاریخ را آنگونه که بوده روایت میکنند لازم و ضروری است. شناخت درست مردم و به خصوص جوانان از دوران رژیم گذشته، دلایل وقوع انقلاب را برایشان روشن میسازد. نسل جوان اگر با شخصیتها و مقامات رژیم گذشته آشنا شود آنگاه متوجه خواهد شد که چرا پدرانشان انقلاب کردند.
* در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟ بازیتان در سریال «سلمان فارسی» میرباقری به کجا رسید؟
به خاطر کرونا در خانه قرنطینهام و استراحت میکنم. در مورد بازی در سریال “سلمان فارسی” باید بگویم فعلاً در حد حرف است. البته قرار است در سریال “سلمان فارسی” بازی کنم اما هنوز خبری نشده است.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: شاپور بختیار شاپور بختیار معمای شاه سیامک اطلسی نقش بختیار شاپور بختیار معمای شاه معمای شاه نخست وزیری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۳۲۶۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معمای کف و سقف مجاز حجاب
پس از پیروزی انقلاب و روی کار آمدن جمهوری اسلامی،سبک زندگی مردم و به ویژه پوشش افراد، چه زن و چه مرد به یک مناقشه پایان ناپذیر بدل شد و این مسئله امر تازه ای نیست که مثلا ربطی به مرگ مهسا امینی و وقایع پس از آن داشته باشد. همه به یاد می آورند سال های اول انقلاب را که بر روی دست جوانان با پیراهن آستین کوتاه رنگ پاشیده می شد و یا حتی پوشیدن لباس های رنگی ممنوع بود. همین چند سال پیش بود که سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی، پوشیدن چکمه را مظهر تبرج و آن را غیر قانونی اعلام کرده بود. اما چرا این مناقشه در جامعه ایران قابل حل نیست؟ بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اجتماعی دلیل تداوم چالش میان حکومت و مردم بر سر حجاب را عدم پذیرش این قانون از سوی مردم می دانند. اما به نظر می رسد مسئله فراتر از این امر است. در جوامع اقتدارگرا، اغلب قوانینی وضع می شود که مقبول عامه نیست ولی همان قوانین،بیکم و کاست با قدرت از سوی حکومت اعمال می شود. در ایران، با استناد به دین مبین اسلام که دین اکثریت قاطع مردم است، قوانین شریعت اجرا می شود. اما افراد برداشت های فردی خود را از برخی امر دینی دارند. از سوی دیگر بخش بزرگی از قوانین شرع، بیشتر امری فردی است که تعهد فرد به خدای او و مجازاتش هم الهی است. بر همین مبنا، افراد، اعمال مجازات از سوی حکومت، برای امری که بین آنها و پروردگارشان است را نمی پذیرند. با این حال مشکل در این هم نیست چرا که آن چیزی که به نام حجاب در ایران مورد مناقشه بین افراد جامعه با حکومت شده، چندان ربطی به پوشش شرعی ندارد. بر اساس شرع اسلام جز وجه و کفین هیچ بخشی، حتی به اندازه یک تار مو از بدن زن، نباید در معرض دید نامحرم باشد. چنین حجابی در ایران در بین اکثریت زنان جامعه رواج ندارد و آن حدی هم که حکومت بدان رضا داده بسیار نازلتر از حد شرعی است. اما همین میزان از حجاب مورد تایید حکومت هم مقبول بخش بزرگی از جامعه نیست و خود نظام سیاسی هم به این واقعیت اگاه است کماینکه وقتی فرمانده نیروی انتظامی دلیل عدم ورود روسای سابق جمهوری، به مسئله برخورد با بی حجابی را، ترس آنها از ریزش آرایشان می داند، یعنی او به زبان دیگر می گوید که کاندیدای ریاست جمهوری که مدافع برخورد با بی حجابان باشد در انتخابات رقابتی رای نمی آورد، چرا که اکثریت مردم موافق برخورد ماموران با بی حجابی نیستند. از سوی دیگر حکومت مایل است که اجبار به حجاب را در محدوده امر دینی نگه دارد تا آن را نه خواست حکومت و امری حکومتی بلکه خواست خدا و دین قلمداد کند و چون این حجاب با حجاب شرعی تفاوت فاحشی دارد، قادر به تعیین حدود و ثغور برای آن نیست و قوانین مربوط به آن هم دقیقا به همین علت از منطق کافی برای اجرا برخوردار نیستند؛ برای مثال همانگونه که در بالاتر هم گفته شد یک روز پوشیدن چکمه جرم بود و امروز نیست یا پوشش مهسا امینی که در آن روز توسط پلیس دستگیر شد امروز دیگر نه تنها جرم نیست که حتی آرزوی حکومت است یا مثلا اگر زنی امروز با پوشیدن کلاه تمام موهای خود را به پوشاند مرتکب جرم شده اما اگر یک شال ده سانتی متری بر سر کند که ده سانت از موهایش از جلو و نیم متر موهایش از عقب پیدا باشد از منظر قانونی ایرادی ندارد. در واقع نظام سیاسی قادر نیست که معیار شفافی را به عنوان پوشش حکومتی مشخص کرده و همان را اعمال کند. در این شرایط نه مردم می دانند تکلیفشان با حکومت چیست نه مامور حکومت می داند که دقیقا از مردم چه می خواهد. در واقع چیزی در میان است که سقف و کف آن نامشخص است. حال چگونه ممکن است قانونی لازمالاجرا شود اما حدود آن مشخص نباشد؟ تا کنون تنها ماده قانونی برای حجاب تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی بوده که در آن بر رعایت حجاب شرعی که همان وجه و کفین است تاکید شده و اگر قرار باشد نیروی انتظامی قانون مربوط به حجاب را اجرا کند باید بر همان مبنا، همه زنانی که حتی یک تار مویشان پیداست را دستگیر کنند. در قانون جدید هم که هنوز تصویب نشده بر پوشیدگی همه موی سر بانوان تاکید شده است. یعنی در هر صورت باید حکومت اول مشخص کند چه میزان از برهنگی سر مجاز است. قطعا حکومت نمی تواند شفاف اعلام کند که مثلا بیرون بودن بخشی از موی سر ایراد ندارد چرا که این دیگر حجاب شرعی نیست. در آن صورت باید اعلام کند که این یک پوشش اجباری حکومتی است اما حاکمیت، مایل نیست در مظان چنین اتهامی قرار گیرد و به اقتدارگرایی در حجاب متهم شود ولی تا زمانی که تکلیف حد و مرز تشخیص حجاب از بیحجابی روشن نشود، خروجی این قانون ،جز نمایش نزاع مردم و حکومت، چیز درخور دیگری ندارد و این چالش، به دلیل اجرای سلیقه ای از سوی مجریان و مردم اجتنابناپذیر است. 2121 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901041